به گزارش مشرق، عصر چهارشنبه بهوقت محلی بود که سنای آمریکا دو طرح ضدایرانی را بهترتیب با ۸۶ و ۶۲ رای موافق تصویب کرد. نکته قابلتوجه درباره این میزان از رای موافق به طرح پیشنهادی تد کروز، سناتور جمهوریخواه این است که بسیاری از موافقان طرح از سناتورهای دموکرات نزدیک به دولت بایدن بودند. همچنین گفته میشود ۱۳ دموکرات نیز به طرح دوم که به پیشنهاد دیگر سناتور جمهوریخواه، جیمز لنکفورد با هدف جلوگیری از بهنتیجه رسیدن مذاکرات وین و لغو تحریمهای سپاه مطرح شده بود، رای موافق دادهاند.
با هدف بررسی پیامهای سیاسی این دو اقدام ضدایرانی سنای آمریکا و آثار احتمالی آن بر سرنوشت مذاکرات وین، با فواد ایزدی، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بینالملل گفتوگو شد.
دو مصوبه ضدایرانی سنای آمریکا و چهار پیام مهم سیاسی برای دستگاه دیپلماسی کشورمان
ایزدی در ابتدا با اشاره به اهمیت بالای جایگاه قوه مقننه آمریکا در شکلدهی به سیاستهای خارجی این کشور، دو مصوبه اخیر سنای آمریکا را دارای چهار پیام مهم سیاسی دانست. در ادامه دستهبندی این کارشناس مسائل بینالملل را میخوانید.
۱. اهمیت بالای نقشآفرینی کنگره در سیاستهای خارجی آمریکا
این کارشناس مسائل بینالملل گفت: «پیام اول این است که باید کنگره آمریکا را جدی گرفت. یکی از مشکلاتی که ما در مذاکرات برجام در دوره قبل داشتیم، این بود که بهنظر میرسید دقت کافی نسبت به ساختار سیاسی آمریکا وجود ندارد و نقش کنگره در ساختار سیاسی و سیاست خارجی آمریکا آنطور که باید موردتوجه قرار نمیگیرد. ترامپ هم با مصوبه کنگره بود که از برجام خارج شد، یعنی «قانون بازبینی توافق هستهای با ایران» که سال ۲۰۱۵ و در زمانی که ترامپ نامزد ریاستجمهوری هم نبود تصویب شد، رئیسجمهور آمریکا را موظف میکرد که هر چند ماه یکبار علنا اعلام کند برجام در راستای منافع ملی آمریکا هست یا خیر. زمانی که ترامپ تصمیم گرفت از برجام خارج شود، اعلام کرد که خیر، برجام در راستای منافع ملی آمریکا نیست، دستور اجرایی داد و ذیل آن قانون از برجام خارج شد. بنابراین نکته اول اینکه در گذشته، نقش کنگره در سیاست خارجی آمریکا آنطور که باید از سوی مقامات کشورمان موردتوجه قرار نمیگرفت. این دو مصوبه اخیر مجلس سنای آمریکا اهمیت بالای نقش کنگره را تایید میکند.»
۲. اشتراکنظر دموکراتها و جمهوریخواهان کنگره در نگاه ضدایرانی
ایزدی همچنین در ادامه افزود: «دومین پیام این است که در نگاه ضدایرانی حاکم بر کنگره، تفاوت چندانی میان جمهوریخواه و دموکرات وجود ندارد، برای همین از ۱۰۰ نفر، ۸۶ نفر به طرح ضدایرانی رای موافق دادند و خواستند آن پاراگرافها در مصوبه نهایی لحاظ شود. این نشان میدهد اگر ما فکر کنیم میتوانیم با قوه مجریه آمریکا به توافقی برسیم و آن توافق درنهایت بهدرد جمهوری اسلامی خواهد خورد، تاحدودی خوشخیالی است. واقعیت امر این است که حتی در دولت بایدن نسبت به این موضوع اختلافنظر وجود دارد و به همین دلیل در یکی، دوماه گذشته دو تن از چهرههای اصلی تیم مذاکرهکننده بایدن- ریچارد نفیو و دن شاپیرو- از تیم خارج شدند، یعنی باید دید رابرت ملی که نماینده قوه مجریه آمریکاست، تا چه میزان حاکمیت آمریکا را نمایندگی میکند. با توجه به آرایی که اخیرا در تصویب دو طرح ضدایرانی دیدیم، میتوان گفت قطعا کنگره را نمایندگی نمیکند. قوه مجریه را هم معلوم نیست تا چه میزان نمایندگی کند، باید به حرفهایی که میزنند، قولهایی که میدهند و متنهایی که مینویسند ذیل این موضوع توجه شود.»
۳. اثبات درستی مطالبه ایران درباره لزوم ارائه «بیانیه سیاسی» از سوی کنگره
این استاد دانشگاه در شرح نکته سوم گفت: «اینکه معلوم شد مطالبه چندماه قبل امیرعبداللهیان مبنیبر اینکه کنگره آمریکا باید درباره مذاکرات وین بیانیه سیاسی بدهد، مطالبه درستی بوده است. آن کنگره در عمل بیانیه سیاسیاش را صادر کرد و نشان داد که با اصول ابتدایی برجام همراه نیست و به همین جهت است که باید دو مصوبه اخیر را جدی گرفت.»
۴. رای بالای کنگره به این دو طرح یعنی سناتورها در ضربه زدن به ایران مصمم هستند
نکته آخری که ایزدی درباره پیامهای سیاسی دو مصوبه اخیر سنای آمریکا مطرح کرد به این شرح است: «درباره شبهه مطرحشده از سوی برخی افراد که بهنظر میرسد تسلط کافی بر ساختار تصویب طرحها درکنگره آمریکا ندارند، باید گفت اصولا سیستم قانونگذاری در آمریکا به این شکل است که هر طرح هم باید در مجلس نمایندگان تصویب شود هم در سنا و بعد از آن است که به قانون تبدیل میشود. طرح مطرحشده یک طرح ضدچینی است. حالا چرا ایران را در آن دخالت دادهاند؟ به این دلیل که چهرههای ضدایرانی حاضر در کنگره، همیشه بهدنبال بهانهای برای ضربه زدن به ایران بوده و هستند. طرحی در سنا مورد بحث قرار میگیرد، طرحی هم در مجلس نمایندگان به بحث گذاشته میشود.
به این جهت که در دو جا درباره آن طرح بحث شده و اختلافاتی وجود دارد کمیتهای که اسم آن را کمیته یا کمیسیون کنفرانس گذاشتهاند (conference committee) تشکیل میشود. در آنجا تعدادی سناتور از مجلس سنا هستند و تعدادی هم از مجلس نمایندگان حضور دارند. تفاوتها و اختلافات به بحث گذاشته و درنهایت یک متن از آن خارج میشود. این دو پاراگرافی که اخیرا تصویب شده، کارش این است که به آن نمایندگانی که در کمیته کنفرانس هستند، یادآوری کند از این دو مورد کوتاه نیایند. با توجه به فضایی که بر مجلس نمایندگان حاکم است و همچنین نگاهی که نمایندگان عضو چه جمهوریخواه و چه دموکرات دارند، همینطور این رای بالایی که به دو طرح اخیر داده شد همه نشان میدهد این موضوعات برای آنها اصلا محل بحث نیست. صرفا خواستند یک یادآوری داشته باشند که در این دو مورد به تصور خودشان تعللی از سوی دولت بایدن صورت نگیرد، پس این دو مصوبه باید به این چهار دلیلی که عرض کردم، جدی گرفته شود.»
طبقهبندی مطالبات ایران به «برجامی»-«فرابرجامی» بهانه آمریکاییها برای افزایش فشار
ایزدی درباره بهانههای مطرحشده از سوی آمریکاییها درطول مذاکرات گفت: «در پاسخ به افرادی که میگویند درخواستهای ایران فرابرجامی است، باید گفت بهفرض اگر این حرف را درباره سپاه قبول کنیم، درباره بانک مرکزی چه توضیحی دارند؟ درخواست لغو تحریم بانک مرکزی که فرابرجامی نیست. مصوبه اخیر سنای آمریکا هم با اینکه ابتدا بهعنوان طرح مرتبط با چین مطرح شد، اما درنهایت با هدف ضربه زدن به ایران دنبال میشود. اینها همه نشان میدهد که طرف آمریکایی خیلی با برجامی و فرابرجامی بودن مطالبات ایران کاری ندارد؛ هدفش ضربه زدن به ایران است. ۸۶ رای موافق به طرح کروز هم نشان میداد قریب به اتفاق نمایندگان، نگاهی ضدایرانی دارند.»
رای موافق چهرههای شاخص «نزدیک به کاخ سفید» به طرح ضدایرانی به چه معناست؟
وی همچنین در تشریح دلیل رای موافق برخی چهرههای مطرح دموکرات به دو طرح ضدایرانی، ازجمله کریس کونز که ارتباط نزدیکی هم با کاخ سفید دارد، اینطور ادامه داد: «این شخص، به وزیر امور خارجه سایه مشهور است. سناتور دلور (Delaware) یعنی همان ایالتی که بایدن هم از آنجا به کنگره راه پیدا کرده است. از این جهت رای مثبت او به چنین طرحی، نشاندهنده آن است که بایدن هم کمابیش با این مسیر هماهنگی دارد. یک مشکل دیگری که ما در این سالها داشتهایم و زمان اوباما هم نمونه آن را دیدیم، آن است که یک خوشبینی بیجهتی نسبت به مقامات آمریکایی در داخل کشور وجود داشت. خیلیها به این جهت که بایدن و اوباما به برجام علاقهمند بودند به آنان علاقهمند شدند. همین باعث شده بود در زمان انتخابات آمریکا شاهد چاپ تصاویری از بایدن در برخی روزنامههای داخلی باشیم. درصورتیکه بایدن یکی از ضدایرانیترین چهرهها در آمریکاست. با وجود اینکه نزدیک به ۱۰ سال از زمانی میگذرد که سناتور بوده است، اما همچنان در بین سناتورهایی که از لابیهای اسرائیلی دریافتی داشتهاند در رتبه اول است. هنوز بعد از گذشت این همه سال هیچکدام از سناتورها نتوانستهاند به رکورد بایدن برسند، بنابراین نباید برخی خوشبینیها در کشور نسبت به بایدن بیجهت و نادرست است.»
باید دید مذاکرهکننده ارشد آمریکا در وین چه میزان از حاکمیت این کشور را نمایندگی میکند
این دانشیار دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران درباره ارتباط باواسطه ایران و آمریکا در مذاکرات وین گفت: «باید این نکته را موردتوجه قرار داد که رابرت ملی تا چه میزان حاکمیت آمریکا را نمایندگی میکند؟ ما داریم با چه کسی مذاکره میکنیم؟ با فردی که قطعا کنگره آمریکا را نمایندگی نمیکند. آرای نمایندگان سنا نشان داد وی در مذاکرات وین نماینده آنها نیست. کنگرهای که اثرگذاریاش در سیاست خارجی آمریکا معمولا نسبت به قوه مجریه بیشتر است.»
اصلیترین دلیل متوقف ماندن مذاکرات: تشدید اختلافات داخلی آمریکاییها
وی همچنین درباره اصلیترین چالشی که مذاکرات را متوقف کرده اینگونه ادامه داد: «مشکل اصلی ما در مذاکرات این است که در آمریکا نسبت به اینکه باید درمواجهه با ایران چه سیاستی اتخاذ شود اختلاف وجود دارد. بهجای اینکه این مساله بهعنوان دلیل اصلی توقف مذاکرات موردبررسی قرار گیرد، آمریکاییها همواره بهدنبال آن هستند که با بازی متهمسازی مشکل را بهگردن ایران بیندازند. مشکلات داخلی این کشور باعث شد حتی تیم مذاکرهکنندهشان در وین نیز ریزش داشته باشد. اختلافات داخلی آمریکا باعث شده مذاکرات وین به نتیجه نرسد؛ این باید تبیین شود. واقعیت امر این است.»
اختلافهای داخلی آمریکاییها بر سر نحوه مواجهه با ایران؛ بازی سیاسی یا چالش واقعی؟
ایزدی در پایان با اشاره به اینکه درگیریهای سیاسی شکلگرفته میان مقامات آمریکایی بر سر نحوه مواجهه با ایران جدی است، گفت: «چهرههای سیاسی آمریکایی که با روش دولت بایدن در سیاست خارجی مخالفند، از ابزارهایی که در این راه دارند، استفاده میکنند و یکی از آن ابزارها تصویب این مدل پاراگرافهاست. همانطور که دیدیم تصویب شد و بازی سیاسی هم نبود. درمجموع واقعیت امر آن است که اختلافاتی میان مقامات آمریکایی وجود دارد و هرکدام درتلاشند با استفاده از ابزارهایی که گفته شد، جهت تثبیت جریان متبوعشان اقدام کنند.»